منطقه تاریخی دشت روم

زاگرس گستردیه فخرودورون**دیارش نمونیه پربرف و بارون******دشتروم لنگر گرو سپاه رومی**تاریخه ورق زنیت سی هر ایرونی

منطقه تاریخی دشت روم

دلیل نامگذاری دشتروم
به این دلیل ک در زمان داریوش سوم که جنگ با سپاهیان رومی بود.سپاهیان رومی در دشتی اتراق میکنند ک با اخرین سردار شجاع ایرانی بنام اریو برزن در پیکار بودند وسپاهیان رومی دراین دشت شکست میخورند وازان به بعد به دشت روم معروف شد.واز اثار تاریخی ان تپه طلایی(به زبان محلی تل خرگوشی) و تنگاری (مخفف تنگه اریو برزن)ک در25کیلومتری شهر یاسوج واقع شده است.

بایگانی
نویسندگان

۱۸ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است


بقعه متبرکه «پیر بلدک» در محل قبرستان متروکه «تنگاری» در منطقه دشت ریم (دشت روم)، جنوب شهر قدیم «تل خسروی» از توابع بخش مرکزی شهرستان کهگیلویه و بویراحمد واقع شده است. به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، برزین عبدالهی اصل، مدیر روابط عمومی اداره‌کل اوقاف و امور خیریه استان کهگیلویه و بویراحمد، بقعه متبرکه «پیر بلدک» در محل قبرستان متروکه «تنگاری» در منطقه دشت ریم (دشت روم)، جنوب شهر قدیم «تل خسروی» از توابع بخش مرکزی شهرستان کهگیلویه و بویر احمد واقع شده است. وی ادامه داد: در این مکان علی‌الظاهر صورت قبری معروف به «پیر بلدک» وجود دارد که به شعاع دو متری اطراف آن سنگ‌چینی شده است. برخی از محلیان این بقعه را محل یکی از پیران طریقت اهل تصوف بنام «پیر محمود» است که در عصری مورد نفرین محلیان بوده است. عبدالهی با اشاره به گفته مؤلف کتاب خوزستان و کهگیلویه و ممسنی نسبت در مورد این بقعه، ادامه داد: مؤلف این کتاب گفته است «گمان من آن است که با وجود اینکه در تمامی مناطق تل خسروی و یاسوج و اطراف آن نواحی سینه به سینه نقل شده است و مردمان باور دارند مه گور آریوبرزن در دشت ریم کهگیلویه در محلی معروف به تنگاری و صورت قبری به نام پیر و بلادک در جنوب ارتفاعات تل خسروی است. همچنین گور آریو برزن احتمالاً پس از حرکت اردوی اسکندر و ترک محل کار زار و بجای ماندن نقش سردار رشید ایرانی در همین آغاز تنگ بنا شده و در محلی بوده است که اکنون داودور نامیده می‌شود و شاید داودور یا دیی‌دوور یا داو‌دختر حسین‌آباد کوپن که در ارتفاعی از سنگ تراشیده ساخته‌اند، همان محل گور آریو برزن است».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۳ ، ۲۱:۴۲
dasht room

آرامگاه آریو برزن یا دخمه سنگی داو و دختر در منطقه ی حسین آباد و مراس خان رستم ممسنی و در دامنه ی کوه آنا استان فارس قرار گرفته است. در جنگ هخامنش با اسکندر مقدونی در زمان داریوش سوم زبده‌ ترین سربازان ایران را قبیله مردها تشکیل می‌دادند و هنگامی که داریوش سوم شکست خورد مردم شهرستان رستم و ممسنی به رهبری آریوبرزن در، دربند پارس «پشتکوه رستم» به مقاومت دست زده و تا همگی کشته نشدند لشکر اسکندر نتوانست به درون پارس وارد شوند. در دوره ساسانیان رستم و ممسنی بازار مهم مناطق دیگر بوده‌است.

آرامگاه آریو برزن را در اصطلاح محلی «دی دوور »یا «دی و دوور »به معنی مادر و دختر می نامند . این دخمه در ارتفاع تقریبی ۳۰۰ متری قرار دارد و شبیه به دخمه های هخامنشی است  و تشکیل شده از سطح پهن و بلندی که قسمت پایین آن را به صورت صاف در آورده اند .   تاریخدانان آن مربوط به ۶۵۰ سال پیش از میلاد  می‌باشد. بر خلاف آرامگاههای هخامنشی در تخت جمشید و نقش رستم که همه از یک طبقه ساخته شده‌اند آرامگاهآریو برزن از دو طبقه عالی ساخته و پرداخته شده‌است که بسیاری از محققان اروپایی دربارهٔ او نظریاتی ابراز نموده‌اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۳ ، ۱۶:۳۱
dasht room

چهار واژه به جای مشرق، مغرب،شمال و جنوب

در دامنه‌های جنوبی قلهء دنا،دره‌ها و دشت‌های مرتفع کوه دنا قرار دارد که آبریزهای این ارتفاعات،سردرهم نهاده بسوی جلگه‌های‌ خوزستان و فارس،و از آن سرزمین‌ها بخلیج‌فارس می‌ریزند.دشت‌ها و تنگه‌ها و آبادیهای یاسیج(یاسوج)،تل خسروی،سی سخت،دشت مریم‌ (دشت روم)و بقعهء امامزاده علی سادات من تنگون،سرفاریاب،پاتاوه، قلعهء کره و تنک بیره زا و تنگ تامرادی همه و همه در همین دامنه‌های‌ جنوبی دنا واقعند.

در تابستان سال ۱۳۵۶ شمسی،بدنبال یافتن محل‌”دربند پارس‌” دیدار و”تنگ تامرادی‌”و بقعهء علی سادات من تنگون که بقعه‌ای از دوران‌ سلجوقی و دارای اسنادی از دورهء تیموری است در این سرزمین‌های‌ کوهستانی گشت‌وگذار داشتم.

روزی به قصد دیدن گور پیر بلدک‌ Pire Boldok به دشت روم فرود آمدم و از گور پیر بلدک یا(پیر بلدک) که در زبان مردمان روستاهای فراوان این؟گور ساده‌ای را منسوب‌ به گور آریو برزن سردار هخامنشی مدافع دربند پارس در برابر اسکندر مقدونی می‌دانند دیدار کردم و از دشت روم در دشتهای کوهستانی‌ ارتفاعات شمال تنگ تامرادی به سوی بقعهء علی سادات من تنگون می‌راندم.روزی گرم و راهی سخت بود.در خانهء سیاه چادری چوپانی کهگیلویه‌ای‌ فرود آمدیم و چون نان و آبی خوردیم و بچای و گفتگو نشستیم مردی‌ میانه سال و سخت و کوهی و ستبر استخوان باهوش که خود از سادات‌ من تنگون بود.بخانهء میزبان وارد شدم و با او به سخنان پراکنده و کسب‌ اطلاعات پرداختم.چون از او نام دره‌ها و کوههای اطراف دشت کوچکی‌ که در آن نشسته بودیم و(دلی بجک)نام داشت جویا شدم.نام دو کوه بلندی را که بر دره‌های منشعب از تنگ تامرادی اشراف داشت اینچنینبیان داشت:زر آورد Zaravord و ساورد Saavord چون وضع جغرافیائی‌ این دو کوه را از او پرسیدم از پاسخش دریافتم که کوه زر آورد در جانب‌ شرق دره‌ها و کوه ساآورد در جانب غرب است.و دره‌های تنگ تامرادی و روستاهای اعماق دره اصلی و دره‌های فرعی این تنگه،سخت و سنگی را این دو کوه چون دو دیوار سر به آسمان کشیده در بردارند،از یکی از آنها پرتو زرین آفتاب بهنگام بامداد سر می‌زند و در دل دره می‌پراکند، و از دیگری خورشید جهان‌افروز به آرامی دامن برمی‌کشد و به آهنگ حرکت‌ آفتاب سایهء پسین گاهی گسترده می‌شود.مجموعهء این دره‌ها و کوهها را”کهت غار”می‌نامند و آبادیهای آن را در مسیر سه راه محمده پیاده‌روی‌ که از بن دشت‌ها به فراز کوهستان بالا می‌آیند باز می‌شناسیم:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۳ ، ۱۶:۱۷
dasht room


در ۲۶ کیلومتری جاده یاسوج به بابامیدان بعد از گذشتن از روستای دشتروم و با عبور از دوراهی سپیدار وطی حدوداً ۲۰ کیلومتر جاده پرپیچ و خم به مکانی می*رسید که شاید شبیه آن را حتی در عکس هم ندیده باشید. آبشاری زیبا و مفرح و طبیعتی سرسبز با هوای گرمسیری مناسب حسی جدید را به انسان القا می*کند. در این تنگه جنگ تنگ تامرادی اتفاق افتاده که برای مردم استان کهگیلویه مایه مباهات و افتخار است.13920712000034 PhotoL آبشار تنگ‌تامرادی +تصاویر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۳ ، ۱۵:۵۸
dasht room

نبرد تنگ‌ تامرادی، ضربه هولناکی بر نظامیان رضاشاه وارد آورد. منابع مختلف، ارقام متفاوتی از تلفات نظامیان ذکر کرده‌اند. فولادوند به «یکهزار و دویست افسر و سرباز» کشته،  و «هشتصد سرباز زخمی» اشارت دارد.  مؤلفان «تاریخ‌ پنجاه ساله نیروی زمینی شاهنشاهی ایران» می‌گویند: در عملیات فوق 1200 نفر افسر و درجه دار و سرباز دلیر نیروی زمینی شاهنشاه شربت شهادت نوشیدند و بیش از 800 نفر نیز به سختی مجروح شد.

سردار اسعد، وزیر جنگ رضاشاه، با تجاهل نسبت به این حادثه مهم؛ تعداد مقتولین و مجروحین «قشون امیرلشکر شیبانی» را در طی «یک ماه جنگ» هشتصد نفر ذکر می‌کند.

قدرت ایل بویراحمد، پس از پیروزی «تنگ تامرادی» بیش از پیش گردید. اما حدود چهار ماه بعد، جنگجوی نامی بویراحمد‌ی‌ها، «لهراسب» (کی‌لهراس)، در درگیری کم‌اهمیتی با نظامیان ـ در حوزه ممسنی ـ به قتل رسید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۳ ، ۱۵:۳۹
dasht room

نگ تامرادی معبری مخوف

بیش از یک ماه از لشکرکشی عظیم و همگانی ارتش می‌گذشت و برخوردها و درگیریهای مختصر و شدیدی نیز رخ داده بود و نظامیان علی‌رغم تلفات زیادی که داده بودند، توانسته بودند جنگجویان بویراحمدی را به خاک خویش عقب برانند.

آنان این واقعه را پیروزی بزرگی برای خود می‌دانستند. خبرهای روزنامه‌ها همه حاکی از فتح و فیروزی نظامیان بود. قشون تحت امیر شیبانی،‌ اکنون به نقطه‌ای قدم می‌گذاشت که طبق گفته سخن‌گویان و مبلغان، نه اسکندر توانسته بود از آن بگذرد و نه تیمور و نادر.

خبرنگار مخصوص شفق سرخ، وقایع را چنین گزارش می‌نماید:... در هفته گذشته از اردکان و هر طرف فرمان پیش صادر و پنج ـ شش روز قبل آنها را مورد حمله قرار داده و از بالا قوای هوایی از پایین آتش توپخانه و حملات قشون طوری آنها و قلاعشان را زیر آتش گلوله نابود ساختند که دیگر شرارت را به خاطر نخواهند آورد، بر حسب خبر موثق خصوصی، لهراسب که رئیس شجاع آنهاست با چند نفر رؤسای آنها مقتول،‌ سایرین به کلی متواری و داغون شده‌اند و تا به حال چند بار عجز و لابه و استدعای بخشش نموده‌اند پذیرفته نشده. الآن امیرلشکر ]شیبانی[ با قوا درتنگ «تامراد» میان کوه گیلویه است. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۳ ، ۱۵:۲۸
dasht room

جنگ مهیب تنگ تامرادی

با موفقیت‌های جنگی بویراحمدی‌ها در جنگ دورگ دهنو (دورگ مدین)، و شکست سهمگین دولتی‌ها، اقتدار رزمی و دفاعی ایل بویراحمد، بسیار بالا رفت. به نظر می‌رسد تا سال 1309 رضاشاه و نظامیانش، اجازه و قدرت حضور در بویراحمد را نیافته‌اند.

ایل بویراحمد،‌ نیز در طی نزدیک به دو سال ـ از نیمه دوم 1307 تا نیمه اول 1309 ـ کمترین رویارویی را با دولتیان داشته است. تنها مورد ضبط شده، حضور عده‌ای از جنگجویان بویراحمدی،‌ به طرفداری از قشقایی‌ها در سال 1308 بوده،‌ که در گردنه «شول» ـ میانه راه شیراز به اردکان ـ «یک ستون تدارکاتی قشون دولتی را که قصد رسیدن به اردکان را داشت، منهدم کردند و ارتباط قوای شاه‌بختی را با شیراز قطع نمودند. سرتیپ‌خان بویراحمدی نیز از موقعیت استفاده کرد و به اتفاق تعدادی از بویراحمدی‌ها به بلوک بیضا حمله کرد و به غارت و چپاول روستاهای آن سامان پرداخت.»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۳ ، ۱۵:۲۱
dasht room

یل بویر احمد و رضاشاه

رابطه ایلات کهگیلویه و بویراحمد با رضاشاه، تا قبل از پادشاهی رضاشاه و نمایان شدن ماهیت و اهداف واقعی او؛ دوستانه و حاکی از رفاقت و حمایت بود. در جریان سرکوب «شیخ خزعل» که «از شیوخ آل‌محسین و از طایفه بنی‌کعب» بود ؛ و ظاهراً سودای استقلال‌طلبی خوزستان را در سر می‌پرورانید؛ رضاخان از حمایت ایلات جنوب ـ از جمله ایلات کهگیلویه و بویراحمد ـ برخوردار شد. در این واقعه، تنها «حسین‌خان بهمئی» ـ رئیس قسمتی از ایل بهمئی کهگیلویه ـ به حمایت از شیخ خزعل، در مقابل نظامیان رضاخان ایستاد. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۳ ، ۱۵:۱۱
dasht room

عشایر رضاخان

ویلیام داگلاس: نحوه اسکان عشایر توسط رضاخان بسیار وحشیانه بود

خبرگزاری تسنیم: قاضی مشهور دیوان عالی آمریکا می‌گوید: هر چه در رابطه با اسکان عشایر مطرح شود، چه خوب و چه بد، فقط یک مسئله بسیار مهم را نباید از نظر دور داشت که نحوه اجرای این برنامه بوسیله ارتش رضاشاه بسیار وحشیانه بود.

احمدشاه قاجار، آخرین پادشاه سلسله قاجاریه که فردی سست‌اراده و بی‌حال و عاشق تفریح و سفر بود؛ در آخرین مسافرت خارجی خویش، تمام اختیارات مملکت را به رضاخان سردار سپه، سپرد.

«ایوانف» محقق روسی، معتقد است که دراین موقع «... قاجارها هیچ‌گونه قدرتی در اختیار نداشته و تمام قدرت حکومت در دست رضاخان بود.»  زیرا، رضاخان، ‌شاه را مجبور کرده بود به خارج از کشور رود و برادر وی را که در تهران، نایب‌السلطنه بود، ناچار کرد «در امور دولت دخالت نکند».

در پی این تغییر و تحولات سیاسی، زمینه‌چینی‌های انگلیسیان، برای به حکومت رساندن رضاخان، سرانجام ثمر داد؛ و کودتای سوم اسفند 1299 ش کابینه جدیدی را سرکار آورد ـ کابینه سیاه.  مهره‌های انتخابی «کابینه سیاه» که قدرت را به دست گرفتند، دو نفر بودند؛ یکی «سیدضیاءالدین طباطبایی» روزنامه‌نگاری جوان،‌ و دیگری رضاخان سردار سپه، نظامی قشون. البته، طولی نکشید که سیدضیاء را کنار گذاشتند و رضاخان را یکه‌تاز میدان کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۳ ، ۱۴:۵۷
dasht room

اواخر تا بستان بود ومردم  در سردسیر .هنوز هنگام کوچ پاییزه نرسیده بود.پی در پی خبراز تماس های خان وسران بویراحمد می رسید.مهمانی ها دید وبازدیدها.رای زنی ها وزد وبندها .برای جمع آوری اردو ،تجدید قوا.سازماندهی مجدد،غارت وسرکوب جلیل وبابکانی.سرکوب وانتقام همه ی آن ها که در جنگ دشت روم کی علی خان را یاری کرده بودند.خان در سفیدار اردو زد.رهبر وفرمانده اردو شخص او.دو_سه هزار نفر تفنگچی گرد آمدند.تا منطقه ی جلیل فاصله ی زیادی نبود.

هرگاه از دشت روم بگذری ودر دوراهی نورآباد وسفیدار به سوی غرب راه کج کنی،به دره ی همواری می رسی در جنوب کوه پازنون.دامنه ی جنوبی پازنون با شیب به نسبتی هموار .دامنه ی شمالی کوه تغار ،کوه پهن وکوه زر آورد.ابتدا دلی بجک(دشت کوچک بی اب)وپس از آن سر سفیدار،بعد سفیدار .بعد دم سفیدارمنطقه یجلیل است کوپس از آن بابکانی ها.غرب منطقه به جنگل عمر می رسد که دلیل نام شنیدنی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۳ ، ۰۰:۲۰
dasht room
جنگ آوران نام دار اردوی خان ،زیر فشارهمه جانبه یاران کی علی خان ،سر خورده ونا امید ،مواضع خود را یکی یکی وا می نهادند وجای خود را به سیاه پور ،خوبانی ونیک پی وتفنگچی ها ی آنان می دادند. به انصاری و کی ولی خان و کی علی خان خشمگین وداغ وداغ دار .
اردوی خان ،خسته و خشمگین ،ازاین جا به  آن جا .با جنگ وگریز ،از پهنه دشت ریم(دشت روم)تا بلندی کلل سه تا جمع می شدند .به سوی سرآب خمزون وشمال غرب دشت روم .به دامنه های شرقی کوه دور شک (کوهی در غرب دشت روم )پناه می برند .جنگ آزموده بودند ،به دشمن پشت نمی کردند.!سنگرهای دوستان شان که خاموش شد،خود را نجات دادند.جنگ به موقع وگریزبه هنگام.مقاومت به جا وحساب شده .به روش جنگ های پارتیزانی(نظم نداشتن در جنگ)!به آیین جنگ های چریکی(سپاه غیر نظامی).سنگر ی را خالی می کردند ،آن سوتر سنگر می گرفتند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۳ ، ۱۹:۰۸
dasht room
کلل سه تا سه قله ی به نسبت کوتاه درغرب دشت روم است.سرآب خمزون فاصله ی زیادی با کلل سه تا ،دشتی به نسبت کم عرض ،اما دراز ،بین دو کوه کشیده شده است .از غرب به شرق .دردوطرف دشت ودر تمام سینه ها ومهار دو کوه سنگر بسته بودند.جنگ چندین شبانه روز ادامه داشت .مردان جنگی با برنو دیوانه واربه جان هم افتادند.ناله ی تفنگ بود وبوی باروت .فریاد زخمی ها و لرکه مردان.دشت وکوه به  ناله.
کی علی خان وکی ولی خان تفنگچی ها رااتقسیم کردندو آرایش جنگی مناسب دادند.مردانه جنگیدند.ولی اردوی مهاجم سر بود.هم مردان جنگی زیاد داشت ،هم جنگ جویان برجسته .کشتار از دو طرف زیاد.زخمی زیادتر.کی علی خان سخت می جنگید.تیرش کم تر خطا می رفت .کی ولی خان نیز هنر نمایی می کرد.کوچکترین نشانی از بدن یا سر تفنگچی می دید،هدف می گرفت ، شلیک می کرد.گلوله سینه ی فضا را می شکافت و به هدف می نشست.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۳ ، ۲۲:۴۴
dasht room

روستا ها و طوایف دشتروم

درمسیر یاسوج بابامیدان به منطقه ای ک وسیع وگسترده است ودر دامنه کوه قرار دارد بنام دشت روم  میرسیم واین منطقه دارای روستا ها و طوایفی مختلفی است .

روستاها:

حسین آباد (که دراین روستا طوایفی چون آقا،باد شرانی،گودرزی،اولاد علی مومن) ،امیرآباد (کی گیوی ،شیخ ،قاید گیوی)، سرا ب خمزون،منصورآباد،تلخدان ،دلی خمسیر، جهان آباد (کی گیوی،گودرزی،سید آقا امیر،قاید گیوی،گودسرابی)، گل زردی  (گنجه ای ،سید شاقاسم،قاید گیوی) چات باریک (سید ، قاید گیوی ) چال بنیو  (تیره عبدالهی) چشمه پهن(عبدالهی،علی میرزایی) وتنگاری ک تیره وطایفه های مختلف و متفرقی دراین روستا ساکن شدند و سرگچینه (ریگکی وسید ) سفیدار که آخرین روستای دشترو م به سمت بابا میدان است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۳ ، ۰۳:۱۰
dasht room


سرزمین بویراحمد(یاسوج) سرزمین افتاب وستاره بود.تاریخ بویر احمد پر از فتح و افتخار بود. بویراحمد جنگی نکرد که در ان پیروز نشد.بویر احمد هیچ گاه زیر بار زور نرفت و هر گاه گوش ها را برای شنیدن کلام حق ناتوان دید با صدای  رسای گلوله سخن گفت.در بویراحمد کوهی نبود که از حماسه سخن نگوید و کمری نبود که از ظفر داستان نسراید.هیچ یک از طغیان های جنوب بی پایمردی پابرهنگان بویر احمد به جایی نرسید.بویراحمد انقدر دست به ماشه برد تا از یک دهستان یک استان افرید.بویراحمد انقدر کوشید تا از چنگ سه استان همسایه،سه اژدهای پر اشتهای دهان گشوده رهایی یافت و بصورت استانی مستقل در امد.استان بویراحمد تنها استان ایران بود که نه به دلیل جمعیت،نه به دلیل ثروت بلکه فقط در نتیجه قدرت موجودیت یافت.من با این علاقه به بویراحمد می رفتم.می رفتم تا کودکان و نوجوانانش را باسواد کنم.می رفتم تا شجاعت را با فضیلت و شمشیر را با قلم اشنا سازم و به جرات های چشم بسته بصیرت و اگاهی بدهم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۳ ، ۰۲:۳۲
dasht room

فرزند کوهستانم  و از نسل باران

دارم نشاط دیگری با چشمه ساران

رودخانه و جنگل صفای دیگری داشت

کوه دنا حال و هوای دیگری داشت

برف حواشی اندک اندک آب می شد

احساس ما هم بستر مهتاب می شد

ما صبحگاهان با طنین بانگ هی هی

تا قله ی سبز دنا را طی کنیم طی

شاهین زنوک قله اش پرواز می کرد

آهو به روی صخره هایش ناز می کرد

اوراق گل را شبنمی غماز می کرد

قمری نوای دیگری از ساز می کرد

مردیم و با مردانگی ها آشناییم

فرزند آریوبرزن از نسل دناییم

در کشمکش های زمانه مرد هستیم

داماد زنجیم و عروس درد هستیم

اسکندر یونان را ما راه بستیم

ما لشکر محمود افغان را شکستیم

ما مردمی دریا دل و شیر اوژن هستیم

ما صاحب اسطوره های بیژن  هستیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۳ ، ۰۱:۵۴
dasht room

سیاه پورو همپایان،درانتظارحمله عبدالله خان،به آمادگی جنگی وگردآوری نیروهای  خودپرداختند.درانتظار هجوم اردوی خان ،آماده برای دفاع.مشاوران عبدالله خان اما مردانی نه تنها کار کشته درجنگ وگریز،که سپاه کشانی کاردان بودند.به منطقه ی جلیل و بابکان حمله نکردند.نقشه ای بهتر کشیدند.دریک حمله ی غافلگیرانه منطقه ی سر رود را تصرف کردند.در یاسوج به سرعت سرگرم ساختن قلعه وباروی جنگی شدند.

قسمت عمده سپاه دشت روم را به تصرف دراوردند.ایل کی گیوی به دشت روم کوچ کردو در منطقه مستقر شد.عبدالله خان در منطقه ی یاسوج به سرکوب مخالفان وتحکیم موفعیت خودپرداخت محمدحسین خان وناصرخان ودوستان شان به خوانین ممسنی پناه بردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۳ ، ۰۱:۳۰
dasht room


چرا طایفه کی گیوی خود را منسوب به اردشیر بابکان میدانند وبه آنها اردشیری هم میگویند؟

علت نام گذاری آنها به کی گیوی این است کی اردشیر و شیرویه,پسران بیژن,بیژن هم پسر"گیو" giv بوده است.به همین سبب,کی گیوی که از اعقاب۱ اردشیر بوده اند,به نام جد بزرگشان"گیو"گیوی نامیده شده و با افزودن پیشوند "کی" که به عنوان پادشاهان کیانی بودن است به کلمه "گیوی" انها را "کی گیوی "گفته اند.درحال حاضر عنوان "کی" به سران طایفه کی گیوی و سران بعضی دیگراز طوایف ایلات کهگیلویه و بویراحمد اختصاص دارد.مانند:کی لهراسب و کی حبیب.

محل سکونت اولیه کی گیوی ها در بویراحمد:مازه تیر احمد,دلی خمسیر,له دراز دروهان و به قولی جوزاربوده است.قبر بزرگ جد این طایفه در محلی است موسوم به “بواگیو مرده” (بابا گیو مرده) که در اصطلاح محلی به آن"بواگی مرده"میگویند.سالخوردگان میپندارند,جد بزرگ طایفه کی گیوی که"گیو"قهرمان اساطیر هفت لشکر(شاهنامه فردرسی)میباشد در آنجا مدفون است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۳ ، ۰۵:۱۹
dasht room

  دشتروم آن خطه سرسبز یاسوج است وییلاقی،که در شرق و جنوب شهر یاسوج است وایلاتی.

عشایرزاده ها خود  زاده این دشت زیبایند.عشایر زاده ام من.

سیه چادر سرای دشترومیها،عطوفت،انس،همکاری ، شجاعت،یا سلحشوری،همه می جوشد از این خطه زیبای ایلاتی.

کجا گویم؟ چه گویم؟چون حکایتهای سنگین است.

بهار خطه ما سبز  و رضوانی،کبوترها همه مشغول در سازند و همخوانی،شقایق گشته مهمانی،هوایش برف وبارانی.

سکوت خسته کوهش قراری بر سفیران است وکوهش جای گام مانده بر جا از دلیران است واین سر لوحه ای از مرز دارا ن تمام خاک ایران است.

شنیدی دشترومیها به تیمور راه را بستند که تا فرزند تیمور از پدر نگرفته ننشستند.

شنیدی دشترومیها به مقدونی چنان کردندکه تا آخر زمان یادش به تاریخ جاودان مانده.

کدام تاریخ؟

به تاریخ بویراحمد

شنیدی انگلیسی ها ،زمانی رو به ما کردند، به دست این عشایرزاده ها از خاک بیرون شد .

شنیدی شاه ملعون طبق خصلتهای ننگینش زمانی باهواپیما به خاک دشترومیها اَتشباران بر پا کرد ولی مردان این سامان  صبورو با صبوریشان به او گفتند ما مردان تاریخیم.

زمانی ارمنی ها بود و گه سرهنگ شیبانی.                        

زمانی باسکندرها،گهی تیمور گورکانی

خدا داند چه تاریخی به این سامان گذر کرده.خدا داند چه مردانی به تاریخش اثر کرده.

زبان ولهجه ما دشترومیها،لری گوی و لری مسلک.اصالتهای ما از آریوبرزن
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۳ ، ۰۳:۴۵
dasht room