منطقه تاریخی دشت روم

زاگرس گستردیه فخرودورون**دیارش نمونیه پربرف و بارون******دشتروم لنگر گرو سپاه رومی**تاریخه ورق زنیت سی هر ایرونی
چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۲۰ ق.ظ

دلیل نام گذاری جنگل عمر

اواخر تا بستان بود ومردم  در سردسیر .هنوز هنگام کوچ پاییزه نرسیده بود.پی در پی خبراز تماس های خان وسران بویراحمد می رسید.مهمانی ها دید وبازدیدها.رای زنی ها وزد وبندها .برای جمع آوری اردو ،تجدید قوا.سازماندهی مجدد،غارت وسرکوب جلیل وبابکانی.سرکوب وانتقام همه ی آن ها که در جنگ دشت روم کی علی خان را یاری کرده بودند.خان در سفیدار اردو زد.رهبر وفرمانده اردو شخص او.دو_سه هزار نفر تفنگچی گرد آمدند.تا منطقه ی جلیل فاصله ی زیادی نبود.

هرگاه از دشت روم بگذری ودر دوراهی نورآباد وسفیدار به سوی غرب راه کج کنی،به دره ی همواری می رسی در جنوب کوه پازنون.دامنه ی جنوبی پازنون با شیب به نسبتی هموار .دامنه ی شمالی کوه تغار ،کوه پهن وکوه زر آورد.ابتدا دلی بجک(دشت کوچک بی اب)وپس از آن سر سفیدار،بعد سفیدار .بعد دم سفیدارمنطقه یجلیل است کوپس از آن بابکانی ها.غرب منطقه به جنگل عمر می رسد که دلیل نام شنیدنی است.

این جنگل به مناسبت کشته شدن شیخ عمر ،پسر تیمور تاتار به این نام خوانده می شود.سنگ چینه ی بزرگی از آن زمان مانده بود . بر جای خون شیخ عمر ،یادگاری از تاریخ،تاریخ کشور ،تاریخ جهان گشایی تیمور تاتار،سند مبارزه ودفاع مردمی کوه نشین ،دفاع از آزادی واستقلال،دفاع از بود ونبود خویشتن.

مردم بویراحمد در دوران جهان گشایی تیمور آن گاه که درجنگ با تیمورشکست خوردندراه باز کردند تا سپاه صد هزار نفری او از منطقه بگذرد وخود به کوه ها پناه بردند.تیمور رفت وفرزند خویش شیخ عمر را با سپاهی در فارس گذارد.برای حکومت .

مردم بویراحمد اما  هرگز فرمانش را گردن ننهادند.همواره با سپاهیانش در پیکار بودند.در راه شان کمین می کردند ،می کشتند وبه کوه پناه می بردند.شیخ عمربرای سرکوب مردم رفت،اما خود گرفتار آتش خشم و انتقام مردم شد.خونش بر زمین جنگل بلوط ریخت.بر روی خون او چندین سنگ نهادند.در گذر زمان هر کسی رسید ،سنگی بر آن نهاد ،سنگ چینه ای بزرگ پدید آمدمخروطی،پهن وکم ارتفاع ،از سنگ های بزرگ وکوچک.درسال های اخیر (1361)در مسیر جاده ای افتاد،بولدوزر آن را دم بیل داد.آن نشان تاریخی از صفحه ی زمین پاک شد.اما داغ این تجاوز بر پیشانی تاریخ ماند. ریشه اش  از ذهن وروح مردم در نیامد،نام شیخ عمر تاتار بر آن جنگل ماند .برای عبرت متجاوزان ،جلیل و بابکانی حاشیه نشینان این جنگل بودند.همیشه دست به سلاح وپا به کوه.مدافع آزادی وپاسدارآزادگی.



نوشته شده توسط dasht room
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

منطقه تاریخی دشت روم

زاگرس گستردیه فخرودورون**دیارش نمونیه پربرف و بارون******دشتروم لنگر گرو سپاه رومی**تاریخه ورق زنیت سی هر ایرونی

منطقه تاریخی دشت روم

دلیل نامگذاری دشتروم
به این دلیل ک در زمان داریوش سوم که جنگ با سپاهیان رومی بود.سپاهیان رومی در دشتی اتراق میکنند ک با اخرین سردار شجاع ایرانی بنام اریو برزن در پیکار بودند وسپاهیان رومی دراین دشت شکست میخورند وازان به بعد به دشت روم معروف شد.واز اثار تاریخی ان تپه طلایی(به زبان محلی تل خرگوشی) و تنگاری (مخفف تنگه اریو برزن)ک در25کیلومتری شهر یاسوج واقع شده است.

بایگانی
نویسندگان

دلیل نام گذاری جنگل عمر

چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۲۰ ق.ظ

اواخر تا بستان بود ومردم  در سردسیر .هنوز هنگام کوچ پاییزه نرسیده بود.پی در پی خبراز تماس های خان وسران بویراحمد می رسید.مهمانی ها دید وبازدیدها.رای زنی ها وزد وبندها .برای جمع آوری اردو ،تجدید قوا.سازماندهی مجدد،غارت وسرکوب جلیل وبابکانی.سرکوب وانتقام همه ی آن ها که در جنگ دشت روم کی علی خان را یاری کرده بودند.خان در سفیدار اردو زد.رهبر وفرمانده اردو شخص او.دو_سه هزار نفر تفنگچی گرد آمدند.تا منطقه ی جلیل فاصله ی زیادی نبود.

هرگاه از دشت روم بگذری ودر دوراهی نورآباد وسفیدار به سوی غرب راه کج کنی،به دره ی همواری می رسی در جنوب کوه پازنون.دامنه ی جنوبی پازنون با شیب به نسبتی هموار .دامنه ی شمالی کوه تغار ،کوه پهن وکوه زر آورد.ابتدا دلی بجک(دشت کوچک بی اب)وپس از آن سر سفیدار،بعد سفیدار .بعد دم سفیدارمنطقه یجلیل است کوپس از آن بابکانی ها.غرب منطقه به جنگل عمر می رسد که دلیل نام شنیدنی است.

این جنگل به مناسبت کشته شدن شیخ عمر ،پسر تیمور تاتار به این نام خوانده می شود.سنگ چینه ی بزرگی از آن زمان مانده بود . بر جای خون شیخ عمر ،یادگاری از تاریخ،تاریخ کشور ،تاریخ جهان گشایی تیمور تاتار،سند مبارزه ودفاع مردمی کوه نشین ،دفاع از آزادی واستقلال،دفاع از بود ونبود خویشتن.

مردم بویراحمد در دوران جهان گشایی تیمور آن گاه که درجنگ با تیمورشکست خوردندراه باز کردند تا سپاه صد هزار نفری او از منطقه بگذرد وخود به کوه ها پناه بردند.تیمور رفت وفرزند خویش شیخ عمر را با سپاهی در فارس گذارد.برای حکومت .

مردم بویراحمد اما  هرگز فرمانش را گردن ننهادند.همواره با سپاهیانش در پیکار بودند.در راه شان کمین می کردند ،می کشتند وبه کوه پناه می بردند.شیخ عمربرای سرکوب مردم رفت،اما خود گرفتار آتش خشم و انتقام مردم شد.خونش بر زمین جنگل بلوط ریخت.بر روی خون او چندین سنگ نهادند.در گذر زمان هر کسی رسید ،سنگی بر آن نهاد ،سنگ چینه ای بزرگ پدید آمدمخروطی،پهن وکم ارتفاع ،از سنگ های بزرگ وکوچک.درسال های اخیر (1361)در مسیر جاده ای افتاد،بولدوزر آن را دم بیل داد.آن نشان تاریخی از صفحه ی زمین پاک شد.اما داغ این تجاوز بر پیشانی تاریخ ماند. ریشه اش  از ذهن وروح مردم در نیامد،نام شیخ عمر تاتار بر آن جنگل ماند .برای عبرت متجاوزان ،جلیل و بابکانی حاشیه نشینان این جنگل بودند.همیشه دست به سلاح وپا به کوه.مدافع آزادی وپاسدارآزادگی.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی